Yesterday a few members of the Silk Road to Peace team studied 2 amazing structures in Istanbul, a monumental and world-famous architecture (a church) and underground civic engineering works (a cistern).
The first structure was the Hagia Sophia, the first huge church of the Western world, built in 532 by the Roman Emperor Justinian. The single most often-heard English word amongst the average 10,000-15,000 visitors during the 7 hour examination, was "huge", referring to a dome of 63 m height, or 33 m diameter or, a 76 m clear span, an amazing feat of engineering for its time, enclosing a space to hold vast number of people at big public events such as coronations (1). The Christian mosaics, covered by thick stucco and art when converted into a mosque in 1453, are being recovered (see details). It has been a museum since 1934. It has survived riots, fires, earthquakes and 2 previous churches on the same site.
The second structure was the nearby Basilica Cistern (2), also known as the sunken palace, built in 532 by Roman Emperor Justinian. It is one of many cisterns under Istanbul. "This cathedral-size cistern is an underground chamber approximately 138 metres by 64.6 metres- about 9,800 square metres (105,000 sq ft) in area - capable of holding 80,000 cubic metres of water" One of the amazing aspects of this subterranean structure which now sits in only a shallow pool of water, are its unique architectural features that no one would ever see, such as Ionic and Corinthian capitals on top of recycled marble columns, big Medusa heads at the bottom of 2 columns and a column with artistic reliefs of tears and eyes. Water was piped in from a forest 19 km away be Roman aqueducts.
Conclusion: Istanbul became the solid western end of the overland Silk Road in ~535 when the Roman empire funded major civic infrastructure and religious works, such as these 2 structures. Cisterns are sustainable water conservation methods of rainwater harvesting, as seen yesterday for an entire city.
Costs: yesterday: $39/day/person
استانبول: نمونههایی مثالزدنی از معماری و مهندسی راه ابریشم
دیروز، چند عضو گروه راه ابریشم تا آشتی از دو گونه بنای شگفتانگیز در استانبول به دقت بازدید کردند: یک بنای ماندگار معماری با شهرتی جهانی، یک کلیسا و آثاری از مهندسی شهری ـ زیرزمینی، یک آبانبار.
اولین بنا ایاصوفیه بود، اولین کلیسای عظیمِ مغربزمین که در سال ۵۳۲ میلادی توسط امپراطور روم، کنستانتین، ساخته شد. در طول هفت ساعتی که آنجا سرگرم بازدید و بررسی بودیم، پربسامدترین کلمهی انگلیسی که از دهانِ ـــ به طور متوسط ـــ ۱۰ تا ۱۵ هزار بازدیدکننده خارج شد کلمهی عظیم بود که اشاره داشت به گنبدی که ۶۳ متر ارتفاعش بود و ۳۳ متر قطرش، و ۷۶ متر پهنای مفیدش، که به نسبتِ زمانِ خود یک شاهکار باشکوه مهندسی محسوب میشود، با ایجاد فضایی سرپوشیده برای دربرگرفتن جمعیتی عظیم برای شرکت در مراسم گروهی بزرگی مانند تاجگذاری (۱). کاشیهای عصر مسیحیت، که با تبدیل بنا به مسجد در سال ۱۴۵۳ با گچبریهای ضخیم و دیگر ظریفکاریهای هنرمندانه پوشانده شده بودند، حالا دوباره دارند ترمیم و بازیابی میشوند (میتوانید جزئیات را در عکس ببینید). ایاصوفیه از سال ۱۹۳۴ تبدیل به موزه شده است. این بنا آشوبها، آتشسوزیها، زمینلرزهها و نیز احداث دو کلیسای پیشین در همان محوطه را به سلامت از سر گذرانده است.
بنای دوم آبانبارِ باسیلیکا(۲) بود در همان نزدیکی، که آن را به نام قصر غرقشده هم میشناسند. این آبانبار را امپراطور روم، کنستانتین، در سال ۵۳۲ میلادی ساخت. باسیلیکا یکی از بسیار آبانبارها در زیرِ استانبول است. «این آبانبار، که به بزرگیِ یک کلیسای جامع است، تالاری زیرزمینیست حدوداً به ابعاد ۱۳۸ متر در ۶۴.۶ متر با مساحتی حدود ۹۸۰۰ متر مربع، که میتواند ۸۰۰۰۰ متر مکعب آب را درون خود جای دهد.» یکی از جنبههای شگفتآور این بنای زیرزمینی، که حالا تنها حوضچهای کمآب را در خود جای داده است، ویژگیهای معماریِ منحصربهفردش است که شاید به چشم هیچکس نیامده باشد، مانند سرستونهای یونانی و کورنتیِ بالای ستونهای مرمرینِ بازیابیشده، سرهای بزرگِ الهه مِدوسا در زیر دو تا از ستونها، و ستونی دیگر که نقشبرجستههایی هنرمندانه حاوی چشمها و اشکها را بر خود دارد. آب را آببَرهای رومی از جنگلی در ۱۹ کیلومتریِ آنجا به درون آبانبار هدایت میکردهاند.
حوالی سال ۵۳۵، هنگامی که امپراطوری روم زیرساختهای عمدهی مدنی و آثاری مذهبی مانند این دو سازه را بنا نهاد، استانبول به نقطهی پایان قطعی راه زمینی ابریشم در غرب تبدیل شد.
نتیجه آنکه، چنان که دیروز دیدیم، آبانبارها سازههایی هستند پایدار برای ذخیره و نگهداری آب باران برای تمام شهر، به شیوهای سازگار با طبیعت.
دیروز نفری ۳۹ دلار خرجمان شد.
به فارسیِ پژمان طهرانیان
References:
1) Hagia Sophia
3 members of the Silk Road for Peace team arrived in Istanbul late yesterday afternoon from 2 corners of the world. They are staying in the old part of town with a view of, and in close proximity to, the Harbour and Hagia Sophia. Supper was on a roof terrace last night, overlooking same as shown in the photo. Temperature 24oC, not humid as expected. Could not get any better. Interesting people. Full day ahead of us. Cost $22/p yesterday.
ورود به استانبول
در ساعتهای پایانیِ دیروز بعدازظهر، سه عضواز گروه راه ابریشم تا آشتی، از دو گوشهی جهان، به استانبول رسیدند. آنها در بخش قدیمی شهر اقامت دارند، با چشماندازی به خلیج و ایاصوفیه در نزدیکیشان. دیشب شام در تراس پشت بام صرف شد، با چشماندازی که در عکس میبینید. دمای هوا ۲۴ درجهی سانتیگراد است و همانطور که پیشبینی شده بود، چندان مرطوب نیست. بهتر از این نمیشود. مردمی جالب و یک روز کامل پیش رویمان. دیروز نفری ۲۲ دلار خرجمان شد.
به فارسیِ پژمان طهرانیان
One of the purposes of the Silk Road to Peace fellowship and project is to build places of safety and joy in a world torn by war and pain. That also means places of refuge and rest, as provided by the caravanserai of the old Silk Road for hundreds of years. RecoFitted caravanserai will be designed as places of education and learning, rather than arrogance and ignorance. They will be places to slow down and enjoy life, to meet new people, explore a world of rich differences and cosmopolitan atmosphere, contemplate one's role in life and how to make the world a better place. It is a place for cooperation not confrontation, collaboration not isolation, common goals not illegal sanctions. Is this utopia? No, not at all.
Paradise (1) can be found in many places. In Iran, the Shazdeh Garden is one example, an amazing walled oasis, a paradise in the midst of a barren and unfriendly, blazing and dangerous desert. It is the site of the tomb of "Shah Nur-eddin Nematollah Vali, poet, sage, Sufi and founder of an order of darvishes", near Mahan, Kerman Province, Iran (2).
This photo from a group of German tourists who recently ventured to Iran, shows us all, the right and sensible direction. Go and seek, talk and learn, be enriched and make peace, in the cradle of civilization, our common world heritage, in spite of myopic and self-serving government policies to the contrary. These are compassionate visionaries, leaders of wisdom, explorers of new frontiers, adventurers of life, persons with brave new hearts, making progress for people and planet, prosperity and posterity, protection and preservation, practicality and a new paradigm shift for all living species and historical records.
بهشتهای زمینی
یکی از هدفهای پروژه و گروهِ راه ابریشم تا آشتی ایجاد مکانهاییست آباد از امنیت و شادی در جهانی ویران از جنگ و مصیبت. مکانهایی که آسایش و پناهی به مهمانانشان میبخشند که صدها سال کاروانسراهای راه باستانی ابریشم به مردم میدادند. کاروانسراهای بازسازیشده طراحی خواهند شد برای آموختن و آموزاندن، نه فخرِ دانایی فروختن اما نادان ماندن. برای آرام گرفتن و از زندگی لذت بردن، برای دوستیهای تازه، برای کاوش در دنیایی عمیقاً متفاوت که اما جانِ جهان را در خود دارد، برای تعمّق در نقش خود در زندگی، در اینکه چگونه میتوان جهان را جای بهتری کرد. کاروانسرا جاییست برای رفاقت نه رقابت، برای همکاری نه کنارهگیری، برای رسیدن به هدفهای مشترکِ انسانی نه تحریمهای غیرقانونی. آیا از آرمانشهر سخن میگوییم؟ نه، مسلّماً نه.
بهشتهای زمینی (۱) را میتوان در بسیاری از مکانها یافت. در ایران، باغ شازده (شاهزاده ماهان) نمونهای از آنهاست، بهشتی در میان دیوارها، در دلِ کویری خشک و بایر، صحرایی سوزان و سهمناک. این باغ همانا محوطهی مقبرهی شاه نورالدین نعمتالله ولی ـــ شاعرِ فرزانه و صوفی و مؤسس فرقهای از درویشان ــــ است در نزدیکیِ ماهانِ کرمان (۲).
این عکس را گروهی از جهانگردان آلمانی گرفتهاند که به تازگی زحمتِ سفر به ایران را به جان خریدهاند. در این عکس، همهچیز از زاویهای درست و دقیق به ما نشان داده میشود، تا برویم و بگردیم، بگوییم و بشنویم، بیاموزیم و به دانستههامان غنا ببخشیم، تا صلح و دوستی را بر گاهوارهی تمدن، بر میراث مشترکِ ما جهانیان، بنا نهیم، بهرغمِ سیاستهای کوتهبینانه و منفعتطلبانهی دولتهایی که مسیری مخالف در پیش میگیرند. اینها همه صاحبان بصیرت و شفقتاند، راهنمایان خِرد و معرفتاند، کاوشگران مرزها و زمینههای تازه، ماجراجویانِ جسورِ زندگی، انسانهایی شجاع با دلهایی جوان که گامهایی بلند برمیدارند برای جهان و جهانیان، برای سعادتِ نسلهای آینده، برای مراقبت از زمین و ایجاد امنیت در آن؛ عملگرایانی که برای همهی موجودات زنده و پیشینهی تاریخیشان الگویی تازه تعریف میکنند.
به فارسیِ پژمان طهرانیان
Our Silk Road to Peace project is a long term, tangible and real-world mission of peace, based on personal cooperation and professional collaboration, to save and preserve our common world heritage sites, while linking people in the east and west through the Middle East, starting in Iran. We hope to recycle and renew, restore and regenerate, left-over and abandoned (but restored) caravanserais along the old Silk Road, - places of refuge and safety, respect and understanding, learning and exchange, independence and interdependence in the midst of danger and risk for travelers and traders, pilgrims and local people. But this same chain of ancient hostels is our model of peace and prosperity, progress and paradise, - a new paradigm for the modern world.
Special thanks to Pejman Tehranian for translating this blog from English to Farsi.
معرفی پروژهی راه ابریشم تا آشتی
پروژهی راه ابریشم تا آشتیِ ما، مأموریتیست برای برپایی صلح در جهان واقعی، مأموریتی دور و دیرینه اما نه دور از دسترس، مأموریتی که اساسش رفاقت فردهاست و مشارکت حرفهها، و هدفش حفظ و نگاهداری مکانهایی که میراث مشترک ما جهانیاناند، و نیز همزمان: پیونددادن انسانهای شرق و غرب است از راه خاورمیانه، و نقطهی آغازش ایران. امیدمان بر آن است که بتوانیم کاروانسراهای بازمانده اما متروک در مسیر راه باستانیِ ابریشم را بازیابی و بازسازی کنیم، احیا و نوسازی کنیم؛ آنها را، چون گذشته، مکانهایی امن کنیم برای پناه آوردن، برای ادراک و احترام دوسویه، برای آموختن و آموزاندن، برای دادن و ستاندن، برای وابسته نبودنها اما همبسته بودنهای مسافران و بازرگانان، زائران و بومیان در بطن خطرها و مخاطرهها. همین مهمانخانههای زنجیرهایِ باستانی اما الگوی مایند برای رسیدن به صلح و سعادت، بهشتِ زمینیِ مایند برای رفتن و پیش رفتن، نمونهای نویناند برای جهان امروزِ ما.
به فارسیِ پژمان طهرانیان